میز بانوان بخش مهربان (مهربان بانو)

راه‌های حفظ کرامت زنان در خانواده و جامعه

چهارشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۰۲ ق.ظ

"مطالب برگرفته از سایت ایران زنان"

کارشناسان در گفت‌وگو با تهران امروز راه‌های حفظ کرامت زنان در خانواده و جامعه را بررسی کردند 

دین، ضامن حفظ کرامت زنان
 
جامعه، نهادهای اجتماعی و سیاست‌گذار باید وظیفه آموزش افراد را بر عهده بگیرند، اگر افراد این موضوع را یاد نگرفته و درک نکرده‌اند که نقش زن در جامعه مهم است باید به آنها آموزش داده شود، در این صورت است که افراد شاید بهتر بتوانند این موضوع را درک کرده و آن را در خانواده به‌فرزندان آموزش دهند ...
 
اگر زن در خانواده و جامعه به معنای کامل آنطور که قرآن کریم فرموده انسان دیده شود، رابطه زن با دیگری اعم از همسر، پدر و مادر، افراد جامعه و... رابطه‌ای انسانی است و زبانش زبان سلطه نخواهد بود.

 
برای بیان نقش کلیدی و محوری زنان در فراز و فرود جامعه انسانی همین جمله از امام خمینی(ره) بس که فرمودند: «صلاح و فساد جامعه در گرو صلاح و فساد زن‌هاست» اما زنان برای ایفای بهینه نقش خود به بهترین نحو ممکن نیازمند حفظ کرامتشان در جامعه هستند. موضوعی که هرچند در سال‌های اخیر آنقدر از سوی صاحبنظران و منتقدان یادآوری شده که شاید تکراری به نظر می‌رسد اما پس از آنکه مقام معظم رهبری پرسشی در این باره مطرح فرمودند بابی تازه برای بررسی آن باز شد. ایشان در سفرشان به خراسان شمالی فرمودند: «چه کنیم تا زن هم عزت و کرامت خانوادگیش حفظ شود و هم بتواند وظایف اجتماعی خود را انجام دهد»
 
ورود رهبر معظم انقلاب به این مقوله نشان می‌دهد که به‌رغم همه اظهارنظرها برای حفظ کرامت زن، هنوز تا محقق شدن تکریم انسانی موانعی وجود دارند که باید با همتی بلند از میان برداشته شوند. در این باره با دکتر محبوبه مباشری، استاد دانشگاه الزهرا، فرزانه اسکندری جامعه شناس و مدرس دانشگاه، دکتر سهیلا صادقی فسایی، جامعه شناس، توران ولی مراد، جامعه شناس، قرآن پژوه و دبیر ائتلاف اسلامی زنان به گفت‌وگو نشسته‌ایم. 
 
با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری نخستین گام در راه حفظ کرامت زنان در جامعه چیست؟

vali.khabar.250.jpgولی مراد: وقتی حرف از کرامت به میان می‌آید یعنی تکریم انسانی. قرآن کریم در این باره می‌گوید که «لقد کرمنا بنی آدم» یعنی زن و مرد از یکدیگر جدا نشده‌اند و خداوند زن و مرد را به یک میزان تکریم می‌کند و برای آنها کرامت قائل است. وقتی خداوند زن و مرد را تکریم می‌کند به عنوان انسان یعنی زن انسان دیده شده است و انسان با انتخابش تعریف می‌شود. به این معنا که دایره انتخاب است که منشأ تفاوت انسان با سایر موجودات است. بنابراین زن باید انسان دیده شود با همه حقوق انسانی که قرآن برای او قائل شده است.

اگر اینگونه به موضوع نگاه کنیم برخی از جریاناتی که اکنون در غفلت مسئولان در جامعه جریان دارد، زیر سوال می‌رود. باید دید که چه موضوعاتی قدرت انتخاب را از زن می‌گیرد یا زن را محدود می‌کند؛ چه در خانواده و چه در اجتماع؛ اگر هویت انسانی زن دیده شود، دایره انتخاب از او گرفته نمی‌شود. هر مکانی را که در نظر بگیرید چارچوب و قوانینی دارد و بر اساس نقش‌ها جای آدم‌ها در آن تعریف می‌شود. اما چارچوب و قوانین نباید اجازه دهند که حق انتخاب از افراد گرفته شود. با توجه به حقوق انسانی که خداوند متعال برای انسان در نظر گرفته است مقوله هدایت الهی هم معنا پیدا می‌کند. در دنیا مسائلی هستند که جبر هستند مثلا اگر نفس نکشیم می‌میریم. اما اینکه چگونه انسانی باشیم با توجه به وسع داده هایمان است که خداوند ما را هدایت می‌کند. خداوند می‌فرماید که ماراه خداوند را به انسان نشان دادیم.

روی دو کلمه انتخاب و هدایت تاکید کردیم. انتخاب به آن معنا که فرد چیزی را که می‌خواهد انجام می‌دهد و هدایت به این معنا که زبان سلطه و زبان زور بر هدایت به معنای کامل تاثیر نامطلوب می‌گذارد. با استفاده از این دو تعریف می‌خواهم بگویم که اگر قانون، آداب و رسوم، شرایط اجتماعی، شرایط سیاسی و شرایط اجتماعی جامعه‌ای به سمت و سویی باشد که به‌گروهی اجازه اعمال قدرت بیشتری بدهد، بر انتخاب و هدایت گروه دیگر تاثیرگذار است. 

 مثلا اعمال زور را در نظر بگیرید اگر در خانواده قانون، عرف، آداب و رسوم و شرایط اجتماعی به‌گونه‌ای باشد که اجازه اعمال قدرت را به مرد بدهد، به پارامترهای غیرمادی دیگری در زندگی آسیب می‌رسد. مثلا عشق، دلدادگی، عاطفه، همدلی، همزبانی و... اما اگر زن در خانواده و جامعه به معنای کامل آنطور که قرآن کریم فرموده انسان دیده شود، رابطه زن با دیگری اعم از همسر، پدر و مادر، افراد جامعه و... رابطه‌ای انسانی است و زبانش زبان سلطه نخواهد بود. چون زبان سلطه، اخلاق، آرامش و روح و روان انسان‌ها را قربانی می‌کند. اصلا ستم از زبان سلطه بیرون می‌آید و به این ترتیب به کرامت انسانی زن آسیب می‌خورد. خداوند در این باره خطاب به نبی اکرم(ص) فرموده که تو سیطره نداری و فقط تذکردهنده هستی! 
 

eskandari.JPG

اسکندری: کرامت زن مسئله‌ای است که از یک سمت به شخصیت و تربیت خانوادگی او مربوط می‌شود. در واقع از طریق اجتماعی شدن باید این مسئله در خانواده‌ها به فرزندان منتقل شود. زن در نقش مادر و همسر اگر عزت و کرامت دارد، فرزندان نیز در جریان زندگی خانوادگی از راه اعمال و رفتاری که شاهد آن هستند باید این موضوع را درک کنند. 
 
نخستین گام برای رسیدن به این مقصود این است که ببینیم طرز فکر افراد و تلقی آنها از جایگاه و عزت زن و نحوه رفتار آنها که باید نشان‌دهنده این موضوع باشد، در خانواده چگونه است. آیا به زن به عنوان همسر و مادر احترام گذاشته و تقدیر می‌شود یا خیر؟ باید توجه شود که از یک زن به عنوان انسانی که متولی کار مهم تربیت و ایجاد فضایی برای آرامش انسان هاست، سپاس‌گزاری می‌شود یا مردان فکر می‌کنند فقط کار آنها مهم است و زن کار مهمی در خانه انجام نمی‌دهد. مردی که اینگونه فکر می‌کند با نوع رفتار و برخوردش با همسرش در زندگی این موضوع را به فرزندانش القا می‌کند که کار مادرشان ارزشی ندارد و بچه‌ها هم همین موضوع را می‌فهمند و در آینده در زندگی خود اجرا می‌کنند. بر عکس این موضوع هم صادق است،‌مردی جایگاه همسر خود را به رسمیت می‌شناسد، همین موضوع را به فرزندانش القا می‌کند و این موضوع نیز مثل منتقل کردن همه ارزش‌های خوب دیگر است و نتایج مطلوبی در آینده دارد. 
 

sadeghi.soheila.jpg

صادقی: طی سال‌های گذشته تعداد کمی از دولتمردان به نحو جدی در مورد زنان تحقیق کرده‌اند. الگوهایی که تاکنون زندگی زنان را تحت‌تاثیر قرار می‌داده به عنوان الگوهای طبیعی یا مورد انتظار تلقی می‌شده‌اند و تعداد کمی از افراد منزلت و جایگاه زنان را در جامعه مورد سوال قرار داده‌اند.مقام معظم رهبری از جمله افرادی است که تاکنون بارها وبارها درخصوص جایگاه اجتماعی زنان و نقش آنها در جامعه و حفظ عزت و کرامت آنها سخن گفته‌اند. اما متاسفانه اینگونه تصور می‌شود که زنان بعد از پیروزی انقلاب به حقوق کامل خود دست پیدا کرده‌اند اما واقعیت این است که اگر چه زنان برای رسیدن به قوق مطلوب خود راه زیادی را طی کرده‌اند اما هنوز مسیر زیادی تا رسیدن به وضعیت مطلوب پیش رو دارند. 
 
این در حالی است که مطالعه و تحقیق در مورد مسائل زنان می‌تواند بسیاری از غفلت‌های گذشته که بر زنان رفته را جبران کند و دانش جدیدی را برای سیاست‌های اجتماعی فراهم کند اما اینگونه تحقیقات باید با توجه به بعد فرهنگی و اجتماعی و به دور از تندروی‌های افراطی، نزاع‌های سیاسی و خود باختگی فرهنگی صورت گیرد. عواملی که امروزه آفت بحث‌های مربوط به زنان شده است به‌طوری که بحث در حوزه زنان، امروزه از یکسو تحت‌تاثیر دیدگاه‌های افراطی جزم اندیشانه و از سوی دیگر تحت‌تاثیر دیدگاه‌های شبه روشنفکری منفک از شبهه‌های اجتماعی قرار دارد. دیدگاه‌هایی که به‌رغم داعیه‌های خود از درک مسائل زنان عاجز باشند. 
 

mobasheri.mah.azahra.jpg

مباشری: امیدواریم که پیگیری مطالبات مقام معظم رهبری از جمله موضوع زنان صرفا شعار نباشد. به اعتقاد من پس از انقلاب وضع زنان ایرانی دگرگون شد و زمینه رشد و شکوفایی در محیطی امن برای آنها مهیا شد. ما نمی‌گوییم در سایر نقاط جهان زنان از وضع مطلوبی برخوردارند، برای مثال در غرب که این همه مباحث فمنیستی داغ است هنوز هم زن به جایگاهی که مدنظر این جریان فکری است، نرسیده است، اما هنوز کاستی‌هایی در این کشور برای زنان وجود دارد. مثلا امروز زنان در جهان و به‌دنبال آن در جامعه ما با پدیده‌ای مواجه هستند به نام سقف شیشه‌ای.
 
ما معتقدیم که جامعه‌ای اسلامی ساخته‌ایم که می‌تواند الگو باشد بنابراین جامعه مردانه باید بتواند این سقف‌های شیشه‌ای را کنار بزند. هرچند این سقف‌ها دیدنی نیست و به ظاهر وجود ندارد اما در واقع محدودیت برای زنان ایجاد کرده است. این روزها هر مشکلی در جامعه مشهود می‌شود، عده‌ای شروع به دادن شعار درباره آن می‌کنند، این دغدغه برای موضوعات طرح شده در حوزه زنان نیز وجود دارد. اما اگر واقعا به‌دنبال راهکار هستند باید از شعارزدگی دوری کنند. گذشته از آن اینکه تحت‌تاثیر جریان‌های فمنیستی در گوش زنان بخوانیم بروید مبارزه کنید حق و حقوتان را بگیرید نیز راه درستی نیست. باید مردان را از حقوق زنان آگاه کنیم. 
 
اگر دیدگاه مردی به‌گونه‌ای شکل گرفته باشد که جایگاه زن و وظایف او را مهم نداند،چه باید کرد؟ 
 
ولی مراد: در جامعه ما دو موضوع اشکال دارد؛ نخست نگرش به زن و دوم کنش نسبت به زن. سیاست‌گذاران، قانون‌گذاران، مدیران در سطح کلان و به‌طور خلاصه، تصمیم‌گیران و تصمیم سازان باید نگرش‌شان را نسبت به زن تغییر دهند. آنها باید بپذیرند که زن را متناسب با جمهوری اسلامی ببینند و بپذیرند. اما متاسفانه هنوز زن در مواردی با نگرش قبیله‌ای و با نگرش پیش از انقلاب اسلامی دیده می‌شود. این یک نقطه ضعف بزرگ است که زن را مطابق و متناسب با قابلیت روز جامعه نبینند. باید تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان برای جامعه اسلامی، نگرش خود را قرآنی کنند و تن بدهند به آموزش‌های قرآنی. اما متاسفانه آنچه این روزها در جامعه ساری و جاری است متناسب با آموزش‌های قرآنی نیست. 
 
اگر نوع ارتباط با زن مبتنی با نگاه اسلامی باشد یعنی زن انسان دیده شود و نه با نگاه جنسیتی، این نگاه عاری از خشونت است. یعنی حریم و حقوق زن رعایت شود که این موضوع نقطه مقابل خشونت است. باید خشونت را در ابعاد مختلف از جمله جسمی، جنسی، روانی، عاطفی، احساسی، عقیدتی، حقوقی، اقتصادی، اجتماعی و روابط بین فردی و... ببینیم و بررسی کنیم و بعد نقطه مقابل آن را برنامه‌ریزی و اجرا کنیم. یعنی باید پژوهش گسترده‌ای داشته باشیم که خشونت چیست و سلامت کدام است و بعد راه‌های دستیابی به آن را که راه دستیابی به امنیت و سلامت زن است را پیدا کنیم.
 
یک مثال می‌زنم زنی که ۵۰ سال در خانه خانه‌داری می‌کند و فرزندان را تربیت می‌کند هرگز سهم او از ۵۰ سال کار تعیین نمی‌شود. این سلامت اقتصادی در حق زن نیست یا اینکه زنانی که شاغل هستند، خشونت نسبت به آنها در محیط‌های کاری دولتی به نحوی اعمال می‌شود و در محیط خصوصی به نحوی دیگر که حتی ممکن است امنیتش به خطر بیفتد. الان موضوع اجازه ولی یا دادگاه برای خروج دختران مجرد زیر ۴۰ سال مطرح است. خب اگر ما معتقدیم که بر اساس نگاه قرآنی زن نیز مانند مرد در برابر پروردگارش مکلف به پاسخگویی برای اعمالش است و اگر معتقد به حق انتخاب برای زن به عنوان یک انسان هستیم، همین که این موضوع دهان به دهان می‌چرخد، آسیبی به کرامت انسانی زن است. چون خداوند به زن هم همانند مرد عقل داده، یعنی زن ابزار انتخاب صحیح را در اختیار دارد. 
 
اسکندری: جامعه، نهادهای اجتماعی و سیاست‌گذار باید وظیفه آموزش افراد را بر عهده بگیرند، اگر افراد این موضوع را یاد نگرفته و درک نکرده‌اند که نقش زن در جامعه مهم است باید به آنها آموزش داده شود، در این صورت است که افراد شاید بهتر بتوانند این موضوع را درک کرده و آن را در خانواده به فرزندان آموزش دهند. پس در واقع یکی شخصیت و تربیت اولیه در این موضوع مهم است که فرد به این درک برسد که زن عزت و کرامت دارد و اگر در این موضوع مشکلی وجود دارد انتظارها از حکومت این است که این معانی از طریق آموزش، چه از طریق آموزش و پرورش و چه از طریق رسانه‌ها یا طرق دیگر،به مردم منتقل شود. نگاه برنامه ریزان و مسئولانی که از بالا برای مسائل اجتماعی برنامه‌ریزی می‌کنند نیز به این موضوع مهم است، اگر نگاه آنها جایگاه عزتمندانه و کریمانه برای زنان باشد بقیه افراد ناچارند به این جایگاه احترام بگذارند، اما اگر زن را در سطوح پایین و خدماتی قرار دهند و شرایط و موقعیت‌های زنان به‌گونه‌ای باشد که آنها را در معرض سوءاستفاده قرار می‌دهد. طبیعتا افراد وقتی از قبل مشکل تربیتی و شخصیتی داشته باشد نخواهند توانست جایگاه زنان را انسانی و کریمانه ببینند و از این ناحیه زنان در معرض آسیب و اذیت هستند. 
 
صادقی: طبق تفکر عامه چنین تصور می‌شود که بسیاری از موانع جدی که بر سر راه پیشرفت زنان بوده، مرتفع شده و تساوی حقوق زنان در بسیاری از زمینه‌ها حاصل گشته است. برای مثال موانع رسمی‌ که در گذشته زنان را مورد تبعیض قرار می‌داد کاهش یافته است. زنان اخیرا در بسیاری از موقعیت‌های حرفه‌ای مشغول به کار هستند یا اکثریت ورودی به دانشگاه‌ها در رشته‌های مختلف را زنان تشکیل می‌دهند. در طی ۳۰ سال گذشته در عین وقوع انقلاب اسلامی نگرش افراد نسبت به مشارکت های اجتماعی زنان نیز دستخوش تغییر شده. بسیاری از مردان با فعالیت‌های زنان عنادی ندارند و زنان نیز به قابلیت‌های خود واقف گشته‌اند.
 
امروز اکثریت زنان جوان مایلند که زندگی خانوادگی، ازدواج، بچه و شغل را با هم داشته باشند و برخلاف گذشته که مردان خود را نان‌آور خانواده می‌دانستند و اصرار بر خانه‌نشینی و محدود ساختن زنان به وظایف خانه‌داری و بچه‌داری می‌کردند اما امروز بسیاری از آنها بر این باورند که زن و شوهر در مسئولیت‌ها، خانه‌داری، نگهداری از بچه‌ها و نان‌آوری باید مشارکت داشته باشند. امروزه بیش از یک سوم از خانوارهایی که سرپرستی آنها با زنان است فقیر هستند و از عدم امکانات کافی رنج می‌برند. امروز، بحث خشونت علیه زنان خصوصا در فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی بحث جدی است که معمولا پنهان باقی می‌ماند. 
 
مباشری: مردان که از حقوق زنان آگاه شوند، حقوق رعایت می‌شود و حقوق که رعایت شود، کرامت زن هم حفظ می‌شود. باید کاری کرد که مرد برای زن در خانواده و جامعه کرامت قائل باشد که اگر اینگونه شد، مشکل زنان حل می‌شود. انقلاب اسلامی فضایی امن را به وجود آورد تا زنان در آن رشد کنند اما در سال‌های اخیر این فضا برای زنان ناایمن شده است. متاسفانه با وجود گذشت ۳۲سال از انقلاب اسلامی هنوز جریان‌های فکری در جامعه وجود دارد که زن را نیمه دوم یا جنس دوم می‌پندارند. زن هیچ کدام از اینها نیست. یک انسان است و اگر این نگاه اصلاح شود، مباحث شهوانی نیز نسبت به زن کنار می‌رود. نمی‌گویم حدود رعایت نشود، بر اساس شرع مبین اسلام حدود باید رعایت شود،اما گاهی می‌بینیم که حدود رعایت می‌شود و باز متاسفانه آن نگاه جنسی وجود دارد. اینجاست که اسلام برای مردان عفاف را مطرح کرده است. در قرآن هرجا به عفاف و حجاب زن اشاره شده، پیش از آن به عفاف در مرد اشاره شده است. 
 
این مسئله چقدر در جامعه ما رعایت می‌شود؟ 
 
صادقی: متاسفانه در جامعه ما که برای زنان ارزش‌های دینی قائل هستند مواردی مشاهده نمی‌شود که ببینیم این ارزش‌ها به افراد آموزش داده می‌شود، در بسیاری از موارد جایگاهی که انسان غربی برای زنان قائل شده را برای زنان مسلمان می‌بینیم و متاسفانه به سمتی پیش می‌رویم که کم‌کم در نوع نگاه و برخورد با زنان شبیه این جوامع می‌شویم. 
 
اما وجهه اجتماعی تصویری که از زنان ارائه می‌شود به مسئولان بالا دستی و نوع تربیت خانوادگی و شخصیت آنها مربوط می‌شود اینکه چقدر به زن به چشم یک فرد کریم و انسان نگاه می‌شود و اینکه اگر زنی در موقعیت سرپرست خانوار قرار دارد باید در چه موقعیت‌هایی باشد که عزتمندانه زندگی کند و چه موقعیت‌هایی باعث می‌شود تا از او به عنوان یک انسان فرومایه و خوار نامبرده شود. این دو نگاه باعث می‌شود تا نگاه برنامه‌ریزان، سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران اجتماع به این سمت باشد که جایگاه زن والا و عزیز است یا خیر؟ 
 
ولی مراد: پس از گذشت ۳۰ سال از انقلاب اسلامی بحمدلله از نظر تحقیقاتی فقیر نیستیم و پژوهش‌هایی که نشان می‌دهد تصمیم سازان و تصمیم‌گیران باید نگرششان را تغییر دهند روی میز مسئولان موجود است. ولی افرادی که با نگرش خاصی تصمیم‌گیری می‌کنند باید در گام اول راه را برای انتقاد باز بگذارند. بعد در این باره قانون‌گذاری شود و مرحله سوم مرحله اجرا و فرهنگ‌سازی است.
 
متاسفانه آنهایی که در ارتباط با موضوع زنان ابزار قدرت و امکانات دولتی که از بیت‌المال است را در اختیار دارند دراین باره نه برنامه‌ای دارند و نه حتی حاضر به شنیدن انتقادات هستند. طی این سی و چند سال در تحقیقاتی که در دانشگاه‌های اسلامی ما انجام شده، خیلی‌ها به جواب رسیده‌اند اما اشکال این است که نگرش تک بعدی چون آفتی به جان مسائل حوزه زنان افتاده است. از فرهنگ و روابط اجتماعی، قوانین مدنی، تولیدات رسانه‌ای به ویژه به ویژه در رسانه ملی، آموزش و پرورش، کلاس‌هایی که گاهی دیده می‌شود مهارت‌های زندگی را آموزش می‌دهند تا لطیفه‌ها و اس‌ام اس‌ها، زن را موجودی محتاج قیم و صغیر می‌بینند و توجه نمی‌کنند که نادیده گرفتن کرامت انسانی زن، می‌تواند عناصر غیرمادی رابطه که به آن اشاره شد را نابود کند. 
 
مباشری: متاسفانه نگاه عفیف در مردان کمتر دیده می‌شود و همین می‌شود که زنان احساس می‌کنند کرامتشان حفظ نمی‌شود. بنابراین یا خودشان کنار می‌کشند یا خانواده‌هایشان مانع می‌شوند. من به عنوان یک رئیس دانشگاه سال‌ها شاهد بوده‌ام که پدران، همسران و برادرانی بوده‌اند که مانع تحصیل یا کار دختران، همسران یا خواهرانشان شده‌اند. وقتی جامعه کرامت انسانی را برای زن به رسمیت نشناسد، بدیهی است که بر اساس درک و دریافت شخصی، برخی زنان با انتخاب پوشش نامناسب در فضای عمومی ظاهر می‌شوند چون اعتماد به نفس ندارند و منزلت آنها در محیط اطراف‌شان آسیب دیده است، می‌خواهند از این طریق عزت نفس و تایید دیگران را کسب کنند. 
 
زنان چه نقشی در این میان دارند؟ 
 
صادقی: اگر زنان فقط منتظر این موضوع باشد که مسئولان به فکر ارتقای شأن اجتماعی آنها باشند قطعا نمی‌توانند به نتیجه مطلوبی برسند. نقش خود زنان در خانواده اهمیت زیادی است. زنان باید در خانواده ارزش و کرامت خود را در رفتار و منش خود به همسر و فرزندان القا کنند. اگر زن عملی را انجام دهد که کرامت خود را زیر پا بگذارد از دیگران نمی‌توان انتظار داشت که عزت و کرامت وی را حفظ کند. باید ببینیم در رفتارهای بانوان اعم از اینکه باعث رشد اقتصاد خانواده می‌شوند یا خیر و در موضوعات دیگر زنان چقدر با کرامت به خود و جایگاه‌شان نگاه می‌کنند.
 
گاهی افرد این موضوع را نادیده می‌گیرند، اما زنان باید این را پاس بدارند و حفظ کنند و به‌رغم تمام مشکلاتی که دراین راه وجود دارد باید با عمل خود این جایگاه را تحکیم ببخشند. کما اینکه در جامعه می‌بینیم زنانی را که به مراتب بالایی در سطوح سیاسی و اجتماعی رسیده‌اند اما آیا این زنان متوجه جایگاه خود به عنوان یک زن فعال و با ارزش هستند، این را در تعامل با دیگران ثابت می‌کنند،آنها نیز همین موضوع را مطالبه می‌کنند یا با بعضی غفلت‌ها و اشتباه‌ها این تفکر را تقویت می‌کنند که زنان سطحی هستند و احساساتی و نمی‌توان روی آنها خیلی حساب باز کرد. 
 
در اسلام و قرآن تفاوتی میان ماهیت انسانی زن و مرد وجود ندارد (آیه ۳۵ سوره احزاب ۱۰ معیار را ذکر می‌کند که زن و مرد با هم برابر هستند) چرا در جامعه ما زن به عنوان جنس دوم معرفی شده است؟ 
 
ولی مراد: خداوند برای انسان زبان هدایت را تعریف کرده است. با استناد به این موضوع برای اینکه ما سلامت در خانواده را تضمین کنیم باید بر حفظ کرامت زن تاکید کنیم. به این معنا که ارتباطات داخل خانه هم باید اینگونه باشد که دو انسان در کنار یکدیگر زندگی می‌کنن
 
د نه اینکه یکی مسلط و دیگری تحت سلطه باشد. چنین اتفاقی سبب بروز زن سالاری یا مردسالاری می‌شود. متاسفانه بسیاری از مراودات ما اکنون با فرهنگ سلطه تعریف شده است و متولیان فرهنگ‌سازی و آگاهی بخشی هنوز فکری به حال این مشکلات نکرده‌اند. بسیاری از زن‌ها هم این سلطه را نپذیرفته‌اند. متاسفانه آمده‌اند به جای آنکه بر اصل تاکید کنند به حاشیه رفته‌اند و تلاش کرده‌اند تا به اهرم سلطه دست یابند. این درست نیست که در خانواده اهرم سلطه از دست مرد به دست زن داده شود، بلکه اصل بر رعایت تعادل است.
 
این طلاق‌های عاطفی، کشمکش‌ها و قهر و غلبه در زندگی‌های مشترک، البته عوامل مختلف دارد اما یکی از عوامل مهم آن این است که یکسان دیدن زن و مرد به لحاظ حقوق انسانی مغفول مانده است. در قرآن زن و مرد از نظرحقوق انسانی یکسان دیده شده‌اند اما در برخی مسائل، قانونگذار به لحاظ اینکه از دید بشر دیده است و در کار بشر احتمال خطا وجود دارد، اینگونه ندیده است. 
 
اسکندری: عوض کردن مسائلی که جنبه فرهنگی دارد محال نیست، ولی سخت است و جسارت می‌خواهد. این تغییرات باید از طریق افراد مطرحی باشد که در جامعه تاثیرگذار هستند. در موضوع حفظ کرامت زنان تا نتوانیم مجموعه عوامل را جمع کنیم نمی‌توانیم به تغییر در جامعه امیدوار باشیم. زنان از جهت‌هایی پیش از انقلاب دچار مسائل و مشکلاتی در عرصه فرهنگی بوده‌اند که اگر دین اصیل و اسلام ناب محمدی را مد نظر قرار می‌دادند قطعا جایگاه زن ارتقا پیدا می‌کرد. 
 
با وقوع انقلاب اسلامی بستر بروز مسائلی مهیا شدکه امید بخش بوده و هست. فردی مثل امام خمینی(ره)‌ نه تعارف با کسی داشتند و نه شعار می‌دادند، اگر به موضوعی اعتقاد نداشتند نمی‌گفتند و اگر آن را بیان می‌کردند وسایل محقق شدنش را مهیا می‌کردند. بنیانگذار انقلاب همواره سعی می‌کردند کرامت زن را بالاتر ببرند. زنان باید از این حرکت رو به جلوی امام(ره)بهره می‌گرفتند تا بتوانند راه‌های بسته را باز کنند، اما به صورت نسبی تعدادی از زنان از دوران انقلاب تا زمان حاضر توانستند راه‌هایی را برای خود باز کرده و مراتبی را طی کنند که این شرایط را استحکام بخشد و کلیشه‌های غلطی که در افکار وجود داشت سست و شکسته شود.
 
اکنون هم رهبر معظم انقلاب به زن دیدگاهی شبیه دیدگاه امام راحل دارند. گاهی جمله‌های این دو بزرگوار از جهت فن بیان و بن‌مایه شبیه به هم است و جای امیدواری است که رهبری در برخی قضایا یک تنه از مقام و موقعیت زن و جایگاه کریمانه و انسانی زن دفاع کردند. ایشان در کنار اقران خودشان (کسانی که اهل علم و اجتهاد هستند و نظراتشان برای اقشار مذهبی مرجع فکری حساب می‌شود) در بسیاری موارد به صورت مستقیم و صریح به میدان آمده‌اند و از زنان دفاع کرده‌اند، حالا خود زنان باید از این موضوع بهره بیشتری بگیرند و راه‌ها را باز کنند. 
 
اما متاسفانه خود زنان حق این قضیه را ادا نکرد ه‌اند. مثلا در شورای فرهنگی- اجتماعی زنان،در بین نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خانم‌های نخبه تلاش آنچنانی برای ارتقای جایگاه زنان نشده است. کار فرهنگی کار یک روز و دو روز نیست، باید این حرکت استمرار داشته باشد و از سطح به عمق برود، زنان نخبه باید این مهم را تئوریزه کنند. همه مسائلی که از حرف، فکر و عمل افراد صادر می‌شود باید این تاثیر را بگذارد که زن جنس دوم نیست. مقام معظم رهبری در تکریم جایگاه زن پیشگام هستند و مسئولان دیگر نظام هم باید همین خطی مشی را دنبال کنند. 
 
از ابتدای انقلاب تاکنون جایگاه زنان در جامعه تغییر زیادی پیدا کرده است اما هنوز مسائلی وجود دارد که باید به آنها پرداخته شود.اگر چه همواره حرکت ما در این سال‌ها رو به جلو بوده است،اما با این حال مسائل و مشکلات زیادی وجود دارد که باید جایگاه زنان در جامعه احراز شود و زنان باید بیشتر تلاش کنند تا به این جایگاه برسند. 
 
صادقی: در روابط میان شغلی تفاوت میان جایگاه زنان و مردان قابل مشاهده است. مردان به‌طور کلی کمتر از زنان در رفتارهایشان محدودیت دارند و بیشتر از زنان از فضاهای مشخص استفاده می‌کنند. در هنگام صحبت کردن نیز صحبت زنان را قطع می‌کنند و نیز آرای خود را بر دیگران تحمیل می‌کنند. 
 
در صحنه سیاست، مشارکت سیاسی زنان با موانع جدی ساختاری روبه‌روست. مثلا عدم دسترسی به منابع مالی، شبکه های ارتباطی، پست های سیاسی و اجرایی و عدم حمایت رهبران احزاب از فعالیت‌های آنها موجب گردیده است که زنان کمتر به موقعیت‌های مهم دست یابند. به‌رغم تحولات اخیری که موجب ورود زنان به صحنه‌های سیاسی شده است، هنوز اکثریت کسانی که قانون وضع می‌کنند یا مجری آن هستند، مردانند و ماهیت بعضی از قوانین بغض آلود به نظر می رسد.زنان در مدارس، بخش اعظمی از معلمان ابتدایی را تشکیل می‌دهند و حال آنکه در دانشگاه‌ها نسبت آنها کاهش می یابد و ارتقای آنها در محافل آکادمیک محدود است. بیشتر فرصت های مطالعاتی و ارائه این امتیازات به مردان هیچ گونه توجیهات منطقی جز یک نوع ایدئولوژی جنس گرایانه ندارند. 
 
در حوزه بهداشت و سلامت نیز تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای میان زنان و مردان مشاهده می‌شود. برای مثال بحث‌های عمومی‌در مورد بهداشت و سلامتی، دلالت‌های حاصل را در مورد زنان در بردارد. اگر چه گفته می‌شود عمر زنان بیشتر از مردان است، اما گزارش‌های پزشکی نشان می‌دهد که زنان بیشتر از مردان مریض می‌شوند و در شرایط ناتوانی در سال‌های پیری، میرایی زنان بیشتر از مردان است و حال آنکه مسئولیت اولیه سلامتی سایر افراد خانواده نیز بر عهده زنان است. 
 
تفکر و تحقیق عالمانه در مورد زنان می‌تواند نحوه تفکر ما را در مورد جامعه تغییر دهد و موجب تجدید نظر در فهم ما نسبت به نهادهای اجتماعی گردد.تفکر در مورد زنان می‌تواند الگوهای عمیق روابط جنسیتی را در جامعه ما آشکار سازد، الگوهایی که بخشی از دنیای اجتماعی ما هستند، الگوهایی که نحوه فکر کردن و عمل کردن ما را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. 
 
مباشری: قبل از پاسخ باید بگویم که باید نگاه تاریخی زن نسبت به مرد تغییر کند؛ اینکه مقام معظم رهبری موضوعی را اینقدر مهم بدانند که به آن اشاره کنند اتفاق بسیار مبارکی است، اما تجربه نشان داده که عده‌ای تذکرات ایشان را می‌شنوند و بعد شعارگونه آن را تکرار می‌کنند، همایش و مسابقه برگزار و نشریه تولید می‌کنند اما متاسفانه نتیجه‌ای که مدنظر حضرت آقاست حاصل نمی‌شود. اگر آن نگاه امام خمینی(ره) را مدنظر داشته باشیم که معتقد بودند زن باید دوشادوش مرد در جامعه باشد و به زنان جرات و شهامت بخشیدند تا پس از انقلاب به رشد و تعالی مثال زدنی دست یابند، باید گفت که واقعیت امروز جامعه از نگاه امام(ره) به دور است.
 
مولانا درباره زن می‌فرماید: «پرتوی حق است این معشوق نیست، خالق است آن گوییا مخلوق نیست» یعنی زن را به عنوان انسان دیده است و نه معشوق. در حقیقت می‌گوید نگاه به زن نباید جنسی باشد. این در حالی است که در طول تاریخ تا امروز چه در غرب و چه در شرق زن به عنوان معشوق دیده شده است. مثلا در غرب از زن به عنوان یک کالا در تبلیغات استفاده می‌کنند و در شرق سال‌های سال استفاده از زنان تنها در حرمسراها بوده است. اما مولانا زن را پرتویی از حق می‌داند. این به معنای انسان دیدن زن است. اگر این نوع نگاه در جامعه ما تقویت شود می‌توانیم بگوییم که دیگر خلئی در این باره نخواهیم داشت،چون قرآن مجید فرموده خلقناکم من ذکر و انثی. اما می‌بینیم که در جامعه هنوز باورهایی رواج دارد که زن از دنده چپ مرد آفریده شده، یااینکه حوا حضرت آدم را فریب داده است. در حالی که قرآن می‌فرماید: «هر دوی آنها اظهار پشیمانی کردند» و از صیغه مثنی استفاده می‌کند. پس باید نگاه، نگاهی قرآنی باشد. 
 
حتی گاهی این موضوع که چه قرائتی از قرآن داریم نیز مهم است. ما زنی که مفسر قرآن باشد نداریم. کمتر زنی هم مفسر قرآن بوده است. در زمینه قانون‌گذاری و مسئولیت‌های اجرایی نیز اکثریت با مردان است،بنابراین ناخودآگاه نگاه مردانه در همه ظرایف زندگی امروزی جاری است. 
 
با توجه به فرمایشات رهبری به نظر می رسد آنچه بیش از هر چیز مهم است این است که یک زن، چه تصوری باید از عزت و کرامت خود داشته باشد و عزت خویش را در چه چیز تعریف کند تا هم بتواند عزت و کرامت خود را حفظ کند و هم به مسائل اجتماعی برسد؟ 
 
اسکندری: وقتی ما می‌گوییم الگویمان حضرت زهرا(س)است، زنان معمولی این را به درستی درک نمی‌کنند، اما زنان نخبه باید حواس‌شان به این مسئله باشد. حضرت زهرا(س) در جایگاه یک بانوی اسوه ظرایف بسیاری در اعمال و رفتارشان داشته‌اند. تعامل حضرت با همسر، فرزندان، جامعه و حتی حکومت بسیار معنادار است، به‌طوری که ایشان همواره منتقد حکومت زمان خودشان بوده‌اند. تنها کسی که فریاد حق طلبی سرداد و حق غصب شده خود را به جامعه و حکومت و تاریخ نشان داد حضرت زهرا(س) بودند، ما نیز در جامعه اسلامی باید در سطوح بالا به مردم خدمت کنیم. 
 
در حکومت اسلامی ما به عنوان یک مسلمان انقلابی باید از کیان انقلاب دفاع کنیم. اگر در مقام نماینده مجلس شورای اسلامی هستیم باید با انتقادهای بجا از حکومت و دولت راه را برای اصلاح امور باز کنیم. حضرت زهرا(س)‌ می فرمایند باید انتقادها را با شاقول ارزش‌های دینی مطرح کرد، اگر این کار را کنیم عزت انسانی خود را نشان می‌دهیم نه اینکه این مسئله طرح شود که زنان نمی‌توانند وارد مسائل مهم اجتماعی- سیاسی شوند. اگر به این وظیفه عمل کنیم بر تمام این حرف‌ها خط بطلان کشیده می‌شود. البته رسیدن به این مقصود در فشارهای سیاسی و اجتماعی که وجود دارد، ‌سخت است. ضمن اینکه اگر نمی‌توانیم رشد داشته باشیم و مشکلات را مطرح کنیم نباید در سطوح بالا پیش برویم چرا که یک زن معمولی اگر اشتباهی کند به اطرافیان خود لطمه می‌زند اما در سطوح بالای سیاسی این اشتباه به مملکت لطمه می‌زند. 
 
صادقی: بسیاری از رهبران سیاسی و مذهبی نیز بر این امر تاکید می‌کنند که موقعیت زنان باید بهبود و گسترش یابد. به‌رغم دستاوردهای بسیاری که در سال‌های اخیر در موقعیت زنان در سرتاسر جهان ایجاد شده است هنوز چالش های جدی بر سر راه آنها وجود دارد. به‌رغم اینکه ساختار تحصیل در بسیاری از رشته‌ها زنانه است اما ساختار شغلی کاملا مردانه است و دسترسی زنان به مشاغل سطح بالا یا کاملاً مسدود یا بسیار محدود است.
 
 زنان عمدتا در مشاغل سطح پایین، کم‌درآمد یا نیمه‌وقت قرار داده می‌شوند. در عین حال امکانات زیرساختی برای حمایت از کار کردن آنها یا اصلا وجود ندارد یا بسیار محدود است. کار در سازمان‌ها کاری یکنواخت، خشک و غیر قابل انعطاف می‌باشد به صورتی که با سایر وظایف از جمله بچه داری اصطکاک پیدا می‌کند و زنان بابت اشتغال خارج از منزل باید فشارهای مضاعفی را تحمل کنند برای مثال زنان شاغل علاوه بر کار بیرون ۳۵ ساعت به‌طور متوسط به امور خانه(غیر از بچه‌داری) می پردازند درحالی‌که این رقم برای مردان شاغل بسیار اندک است. 
 
امروزه در بسیاری از موارد، درآمد زنان برای مشاغل یکسان با تخصص و سابقه های یکسان، ۷۰ درصد درآمد مردان است و هنوز در محیط های کاری شاهد عدم تساوی جنسیتی می‌باشیم. هنوز راهیابی زنان به موقعیت‌های سطح بالای مدیریتی کاملا مسدود است. با این حال تنها راه رسیدن به کرامت انسانی و حفظ موقعیت اجتماعی زنان به دست خود زنان است. تا زمانی که آگاهی زنان نسبت به حقوق‌شان د رجامعه بالا نرود نمی‌توان انتظار زیادی از آنها داشت و نخبگان و زنانی که در موقعیت بالای اجتماعی فعالیت می‌کنند می‌توانند این راه را برای دیگر زنان هموار کنند. 
 
مباشری: باید از پیش دبستانی برای اصلاح این نگاه در کشور آغاز کرد. با وجود این حدیث و روایت، با وجودی که پیامبر(ص) بر دستان حضرت فاطمه بوسه زد و او را ریحانه یا‌ام ابیها خواند، هنوز برخی از خانواده‌ها برای آنکه پسر داشته باشند تلاش می‌کنند و داشتن پسر را بهتر از فرزند دختر می‌دانند. این موضوع نشان می‌دهد هر چه مسئولان طی سال‌های اخیر در این باره گفته‌اند شعار بوده است. وقتی مقام معظم رهبری به این موضوع اشاره کرده‌اند حتما ضرورتی احساس شده بنابراین این موضوع باید سیاستگذاری شود و در سطح کلان جامعه باید اراده برای تغییر این نگرش وجود داشته باشد. بسیاری از قوانین قضایی ما نارساست و زن از این بابت دچار خسران و پریشانی می‌شود. 
 
در قانون مدنی ماده ای داریم که در آن زوجین ملزم به حسن معاضدت با یکدیگر هستند. معاضدت موضوعی است که مختص دو طرف است اما متاسفانه در خانواده‌ها چنین برداشت می‌شود که فقط زن باید برای تحکیم خانواده تلاش کند و مرد نقش حاکمیت را دارد و این باور اشتباهی است که در خانواده‌ها شکل گرفته است. برای از بین بردن این تفکر غلط چه کار باید انجام داد؟ 
 
اسکندری: درک این موضوع باید دو طرفه باشد چون اگر یک‌طرفه باشد ثمر نمی‌دهد. فهماندن این موضوع به پدر خانواده به عهده همسرش است. اما این موضوع مشکلاتی را به همراه دارد. وقتی زن در مقابل همسرش می‌خواهد وظایفش را گوشزد کند،مرد این شبهه برایش به وجود می‌آید که زن به نفع خودش حرف می‌زند، ولی زن چون ذی نفع است هم باید کار خودش را درست انجام دهد و هم به صورت غیر مستقیم با ظرایف این کار را انجام دهد. 
 
زندگی مثل یک صحنه تئاتر است، اگر مرد در موضع خودش درست انجام وظیفه نکند و زن نیز وظایفش را به خوبی انجام ندهد مثل این است که در صحنه تئاتر یک بازیگر دیالوگش را نگوید؛ در این صورت فرد دیگر هم نمی‌تواند نمایش را پیش ببرد و مشکلات به روی هم جمع شده و باعث بروز نابسامانی می‌شود.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۲۸
میز بانوان بخش مهربان

نظرات  (۱)

۲۸ آبان ۹۳ ، ۱۱:۰۸ خرید خانه در استانبول

خیلی خوب و عالی بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی